فرهنگ گفته های طنز آمیز – انگلیسی به فارسی هیرمندی

فرهنگ گفته هاي طنزآميز» علاوه بر ويرايش سه باره توسط هيرمندي، از سوي عبدالله كوثري نيز ويرايش شده است. اين امر مي تواند ضريب اطمينان خواننده را در مطالعه اثري با كمترين لغزش هاي زباني و ترجمه اي بالا برد. به خصوص اين كه متن انگليسي گفته ها نيز در زير هر صفحه آمده است و اين امر به خواننده امكان تطابق متن اصلي با عبارات ترجمه شده را مي دهد. با اين حال، برخي از عبارت نامفهوم مي نمايد. اين نامفهومي در برخي اوقات از عدم تناسب فضاي ذهني خواننده با موضوع برمي خيزد كه سبب مي

توضیحات

فرهنگ گفته های طنز آمیز – انگلیسی به فارسی

نوشته رضی خدادادی هیرمندی

انتشارات فرهنگ معاصر

منابع

این فرهنگ بر گرفته شده از فرهنگ گفته های طنز آمیز آکسفورد و فرهنگ گفته های طنز آمیز پنگوئن است

وقتي قرار است كتابي گفته هاي طنزآميز را در قالب جامع «فرهنگ» گرد هم آورد، براي نويسنده يا گرد آورنده چاره اي نمي ماند مگر آن كه در برابر انواع و اقسام بلاياي زميني و آسماني، مهمترين سپر بلاي كتاب را همين آراسته بودن آن به زره طنز بداند! چرا كه گستردگي مباحث مطروحه، تمامي خوانندگان عزيز و نظرسنجان اهل تميز اعم از مرد و زن و غيره(!) را شامل مي شود و اگر قرار باشد از خواندن گفته هاي كتاب، بر خاطر هر صاحب شغل و حرفه اي و دارنده هر جنس و صفتي گرد ملالي بنشيند و هر كس (خداي ناكرده!) در آينه طنز نقادانه كتاب چهره خود را نيز ببيند، گردآورنده نيز خود ناچار است به خيل عظيم مدعيان بپيوندد!

مجموعه طنز

از شوخي گذشته، عبارات فوق كه نقل قول از مقدمه طنزآميز رضي خدادادي (هيرمندي) بر كتاب «فرهنگ گفته هاي طنزآميز» است، متضمن واقعيتي نيز هست و آن، جامعيت اين فرهنگ است. اين، اولين بار است كه «گفته هاي طنزآميز» در قالب «فرهنگ» به خواننده فارسي زبان ارائه مي شود (پيش از اين گويا گفته هاي طنزآميز در مقوله عناصر غيرفرهنگي جا مي گرفت!) البته پيش تر نيز شاهد چاپ مجموعه هايي گرد آمده از جملات قصار بزرگان بوده ايم كه در آن، جملات طنزآميز نيز به چشم مي خورد ولي تا به حال اثري كه شامل گفته هاي طنزآميز باشد، جامه مدون «فرهنگ» نپوشيده بود. از اين رو، تلاش هيرمندي در گردآوري اين مجموعه به عنوان آغازي بر برخورد علمي و نظام مند با جملات طنزآميز در قالب «فرهنگ گفته هاي طنزآميز» ارزشمند و درخور ارج گذاري است. كتاب «فرهنگ گفته هاي طنزآميز»، شامل 1371 جمله يا عبارت طنز، ترجمه شده از منابع مشابه در زبان انگليسي است كه هيرمندي در پيشگفتار به دو منبع: فرهنگ گفته هاي طنزآميز آكسفورد و فرهنگ گفته هاي طنزآميز پنگوئن كه مطالب كتاب برگرفته از آنهاست اشاره كرده است.

چه خوب بود اگر فهرست تمامي منابع استفاده شده توسط مترجم در انتهاي كتاب مي آمد و خواننده، در جريان تلاش چند ساله هيرمندي در استفاده منابع ديگري مثل Oxford dictionary of Quotations براي انتخاب دقيق و شايسته مطالب كتاب قرار مي گرفت. تا آنجا كه نگارنده اطلاع دارد،‌ به جز سه منبع اصلي و درجه اول فوق، هيرمندي حتي منابع دست دوم و سوم موجود را نيز از نظر گذرانيده است، تا فرهنگي جامع در اختيار خواننده قرار دهد. تلاش، دقت و وسواس هيرمندي در اين گزينش، در تركيب بندي موضوعات و جملات كتاب متجلي است. ملاك گزينش جملات طنزآميز در اين فرهنگ، آن گونه كه در مقدمه آمده است، «تناسب آن با سليقه شخصي و ايراني» است. به بياني ديگر، تناسب مطالب يا فضاي ذهني و فكري جامعه، مدنظر گردآورنده بوده است.

تنظيم موضوعات كتاب به ترتيب الفبايي در فهرست، به خواننده امكان دستيابي به مطالب مورد علاقه او را مي دهد و نيز او را با تركيب بندي موضوعات گرد آمده در اين فرهنگ آشنا مي سازد.

البته با توجه به تلاش گردآورنده براي انتخاب موضوعات مناسب و متناسب با سليقه ايراني، پرداختن بيش از حد ظرفيت كتاب و حوصله خواننده فارسي زبان به برخي موضوعات جاي سئوال دارد از آن جمله است مبحث «انگلستان و انگليسي ها» كه 5 صفحه از كتاب را به خود اختصاص داده است و اين، در حالي است كه برخي ديگر از موضوعات طنزخيز در عرصه سياست، اخلاق يا باورها، بسيار گذرا و كوتاه مطرح شده است. البته به نظر مي رسد، اعمال سليقه بررسين اداره جليليه كتاب وزارت ارشاد نيز در حذف برخي جملات و گفته ها بر اين نقيصه بي تاثير نبوده است.

به مصداق اين گفته شريفه كه آرزو بر ميان سالان عيب نيست، كاش مي شد به طنز با تساهل و تسامح بيشتري نگريست به گواهي آثار اديبان متفكر و متشرعي چون مولانا و سعدي، طنز اصولاً حيطه تابوشكني است و اگر يال و دم و اشكم آن را حذف كنيم، ديگر كم كم از تاك و تاك نشان خبري نخواهد ماند.

«فرهنگ گفته هاي طنزآميز» علاوه بر ويرايش سه باره توسط هيرمندي، از سوي عبدالله كوثري نيز ويرايش شده است. اين امر مي تواند ضريب اطمينان خواننده را در مطالعه اثري با كمترين لغزش هاي زباني و ترجمه اي بالا برد.

به خصوص اين كه متن انگليسي گفته ها نيز در زير هر صفحه آمده است و اين امر به خواننده امكان تطابق متن اصلي با عبارات ترجمه شده را مي دهد. با اين حال، برخي از عبارت نامفهوم مي نمايد. اين نامفهومي در برخي اوقات از عدم تناسب فضاي ذهني خواننده با موضوع برمي خيزد كه سبب مي شود او طنز عبارات را نگيرد و با آن ارتباط برقرار نكند. مثل اين عبارات و گفته ها:

– اين مرد نمي تونه آواز بخونه. تو دنيا تنها سياهيه كه ريتم سرش نمي شه (محمدعلي كلي) ص 16، بند 45

– سيدني عين لندن بود بي آنكه لندن باشد، بدون آن شكوه قديمي و زيبايي كه لندن را لندن كرده است. اين لندن نيمكره جنوبي را گويي ظرف پنج دقيقه به عنوان بدل نمونه اصلي ساخته اند، درست همان طوري كه كره نباتي را به جاي كره مي سازند. ص 135، بند 400

اشتباهات چاپي، يكي ديگر از دلايل نامفهومي برخي عبارات است، مثل عبارت؛ (زنداني در اعتراض به اينكه در محضر قاضي دارلينگ دزد حرفه اي ناميده شده):

زنداني: ما همه اش دو مورد دزدي داشتيم، جناب قاضي هر دو مورد هم دستگير شديم.

لرد دارلينگ: كسي هم ادعا نكرده كه تو در كارت موفق بوده اي؟ (ص 136، بند 403)

علامت سئوال، موجب نامفهوم شدن عبارت مي شود و با مراجعه به متن اصلي مشخص مي شود كه جمله لرد دارلينگ‌، خبري است و نه سئوالي.

برخي ديگر از جملات و عبارات، از آنچنان طنز پنهاني برخوردارند كه براي خواننده (از جمله نگارنده) اصولاً مشخص نيست كه كجاي مطلب طنزآميز است، از جمله: اسكار وايلد: چقدر دلم مي خواست اين حرف را من بزنم.

ويسلر: خواهي زد اسكار، خواهي زد. (جيمز مك نيل ويسلر) ص 302، بند 923.

…. و بالاخره اين كه به نظر مي رسد عليرغم وسواس ناشر محترم براي چاپ كتابي با كمترين كمي و كاستي، علاوه بر اين كه فهرست منابع در انتهاي كتاب نيست، چاپ دو بخش ديگر از كتاب نيز از قلم افتاده است.

يكي صفحات سفيدي كه مترجم در ابتداي كتاب وعده داده است كه آن را با عنوان «افاضات و اضافات» در انتهاي كتاب بگنجاند تا خواننده، خود جمله قصار روي آن بنويسد و به «بي پايان» بودن مطالب كتاب جامه عمل بپوشاند (كه ابتكار جالبي است) ديگر مورد از قلم افتاده، فهرست مدخل هاي فرعي و مرتبط با آنهاست كه قرار بوده در زير برخي مدخل هاي كلي بيايد.

در هر حال، اميد است در چاپ بعدي،‌ اين دو بخش به انتهاي كتاب اضافه شوند. در نهايت، بد نيست سخن را با نقل جملاتي از «فرهنگ گفته هاي طنزآميز» به پايان ببريم. در متن كتاب، جمله اي از «فرانسيس بيكن» نقل شده است كه: «برخي كتاب ها را بايد

چشيد، برخي را بايد بلعيد،‌ بعضي ديگر را بايد خوب جويد و هضم كرد.» با خواندن جملات كتاب، به اين نتيجه مي رسيم كه فرهنگ گفته هاي طنزآميز از جمله كتاب هايي است كه بايد آن را مثل يك شربت تلخ جرعه جرعه نوشيد و از نوشيدن آن لذت برد!

– من كاملاَ طرفدار آزادي بيانم، به شرط آنكه شديداً تحت كنترل باشد (آلن بنت) بند 769.

–  دزديدن از يك نويسنده سرقت ادبي است اما اگر از چند نويسنده بدزديد اسمش مي شود تحقيق! (ويلسون ميزنر) بند 1300

– دوازده سال وقتم گرفته شد تا كشف كردم كه در نويسندگي استعدادي ندارم اما ديگر نتوانستم از اين كار دست بكشم چون بيش از اندازه مشهور شده بودم (رابرت بنچلي) بند 1278

-زندگي سقوطي است افقي (ژان كوكتو) بند 775

– اثر كلاسيك اثري است كه همه كس آرزو مي كند خوانده باشد اما هيچ كس نمي خواهد بخواندش. (مارك تواين)، بند 78

– ذهن چيزي است كه با آن فكر مي كنيم كه فكر مي كنيم (آمبروس پيرس) بند 632

.منتشر کرده است.